کارتر از همان ابتدای دوران زمامداریاش مجبور شد برای اجرای برنامههایش با کنگره ایالات متحده آمریکا وارد یک مبارزه نفس گیر شود. نارضایتیهای عمومی از تورم بیسابقه اقتصادی، صفهای طولانی در مقابل پمپ بنزینها و بحران سیاسی واشنگتن بر سر گروگانهای آمریکایی در ایران نیز از جمله دیگر مشکلات فراروی کارتر بودند.
میانجیگری در اولین تلاش برای برقراری صلح میان فلسطینیها و اسرائیلیها که به پیمان کمپ دیوید میان مصر و اسرائیل منتهی شد، از جمله دستاوردهای سیاست خارجی کارتر به حساب میآید. انعقاد قرارداد با چین و امضای توافقنامههای مربوط به کانال پاناما نیز از جمله دیگر موفقیتهای وی در این عرصه به حساب میآیند.
کارتر فعالیتهای گستردهای را در کنترل تسلیحات اتمی در کارنامه کاری اش به ثبت رسانده است. دفاع از حقوق بشر یکی دیگر از دغدغههای کارتر به حساب میآمد. نمونه بارز این رویکرد وی در حمایت از سیاست بریتانیا برای خاتمه دادن به قتلعام در زیمبابوه بود.
وی در مبارزات انتخاباتی اش در سال ۱۹۸۰ به شدت سیاستهای رونالد ریگان، رقیب اصلی اش از حزب جمهوریخواه را مورد انتقاد قرار داد و تأکید کرد که در صورت انتخاب شدن وی به عنوان رئیس جمهور آمریکا خطر جنگ بار دیگر بر روی این کشور سایه خواهد افکند و حقوق بشر نیز مورد تعدی قرار میگیرد.
کارتر جایزه صلح نوبل سال ۲۰۰۲ را از آن خود کرد. وی همچنین عضو سازمان ریشسفیدان است که برای برقراری صلح در جهان تلاش میکنند و دزموند توتو نیز در آن عضویت دارد. نلسون ماندلا نیز عضو سازمان ریش سفیدان بود.
محتویات
زندگینامه
کارتر در یکم اکتبر ۱۹۲۴ میلادی در شهر پلینز (Plains) ایالت جورجیا به دنیا آمد. پدرش جمیز اِرل کارتر و مادرش لیلیان گوردی بودند. دغدغه اصلی سالهای رشد او در خانواده کشت بادام زمینی، گفتگوهای سیاسی و اعتقاد به کلیسای پروتستان باب تیست بود. کارتر در ۱۹۴۶ از آکادمی علوم دریایی آناپولیس مریلند دانشآموخته شد و همان سال با رزالین اسمیت ازدواج کرد و دارای سه پسر به نامهای جان ویلیام (جک)، جیمز اِرل سوم (چیپ)، دانل جفری (جف) و یک دختر به نام اِمیلین شد. وی پس از هفت سال خدمت (۵۳ –۱۹۴۶) به عنوان افسر نیروی دریایی به پلینز برگشت. در سالهای ۶۶–۱۹۶۳ سناتور ایالت جورجیا و در سالهای ۷۴ –۱۹۷۱ فرماندار ایالت جورجیا بود. در میان فرمانداران جوان جنوب، او با تأکید بر محیط زیست، کارآمدی دولت و رفع موانع نژادی توجه بسیاری را به خود جلب کرد.
کارتر دانشآموخته رشته فیزیک از آکادمی نیروی دریایی آمریکا است. او ۲۳ کتاب به رشتهٔ تحریر در آورده و همکنون استاد فرهنگ و ادبیات انگلیسی دانشگاه اموری است.[۱]
دوران ریاست جمهوری
جیمی کارتر در سالهای ۸۱ –۱۹۷۷ رئیسجمهور آمریکا بود. او در مسائل داخلی دستاوردهایی داشت. ایجاد هشت میلیون شغل، کاهش کسری بودجه، اتخاذ سیاست ملی انرژی و انجام اصلاحات در ادارات دولتی میتوان نام برد. کارتر در امور خارجی به دنباله روی از سیاست پیشینیان، مناسبات سیاسی کامل با جمهوری چین برقرار کرد و مذاکرات مربوط به پیمان محدودیت سلاحهای هستهای سالتدو را با اتحاد جماهیر شوروی به پایان رساند. در خاورمیانه با قرارداد کمپ دیوید در سال ۱۹۷۸ بین مصر و اسرائیل ارتباط برقرار کرد و توافقنامههای مربوط به کانال پاناما را به تصویب رساند. ۱
با آغاز حرکت انقلابی مردم ایران، کارتر در ۱۰ دی ماه ۱۳۵۶ به تهران سفر کرد تا حمایت کامل واشنگتن را به محمدرضا پهلوی ابلاغ کند. کارتر در ضیافتی که از طرف شاه به مناسبت ورودش ترتیب داده شده بود خطاب به محمدرضاشاه چنین گفت: «به دلیل رهبری بزرگ شاه، ایران جزیره ثبات در یکی از آشوبزدهترین نقاط جهان شدهاست. اعلیحضرت، این به دلیل تکریم بسیار نسبت به شما، رهبری شما و احترام و ستایش و عشقی است که ملت ایران به شما دارد. هیچ کشور دیگری در جهان برای برنامهریزی مشترک از ایران به آمریکا نزدیکتر نیست. هیچ کشور دیگری برای بررسی مشکلات منطقهای که مورد علاقه هر دو طرف ما نیز هست ارتباط نزدیکتری از ایران با ما ندارد و هیچ رهبر دیگری نزد من احترامی عمیقتر و رابطهای دوستانهتر ندارد». در حقیقت او با این صحبتها شاه را اغفال کرد که نسبت به تحرکات مردم بی تفاوت باشد.
بحران دوران ریاست جمهوری
از ۱۷ دی ماه ۱۳۵۶ با چاپ مقاله «ایران و استعمار سرخ و سیاه» حرکت انقلابی مردم ایران ابعاد تازهای یافت و با تظاهرات و اعتصابات گسترده در طول سال ۱۳۵۷ ادامه یافت. کارتر به طور مرتب از طریق سولیوان سفیر آمریکا در ایران و اردشیر زاهدی مسائل مربوط به ایران را پیگیری میکرد. برژینسکی مشاور امنیت ملی کارتر در خاطراتش مینویسد در روز سوم نوامبر ۱۹۷۸ (۱۲ آبان ماه ۱۳۵۷) به دستور رئیس جمهور از ساعت نه و پنج دقیقه تا نه و یازده دقیقه مستقیماً با شاه گفتگو کردم. به شاه گفتم: آمریکا بدون هیچ ملاحظهای در بحران کنونی کاملاً از شما پشتیبانی میکند.
برژینسکی در ادامه مینویسد هدف من از تماس با شاه روشن کردن این مطلب بود که رئیس جمهور آمریکا از او پشتیبانی کرده و در صدد بودم او را تشویق با انجام اقدام قاطع کنم، پیش از آنکه اوضاع از کنترل خارج شود. اما ماهها بود که اوضاع از کنترل شاه خارج شده بود دو روز بعد از این تماس ۱۴ آبان ماه ۱۳۵۷ جعفر شریفامامی نخستوزیر سرانجام در مقابل مشکلات فراوان تاب نیاورد و پس از ۷۰ روز صدارت استعفاء داد تا ارتشبد غلامرضا ازهاری کابینه نظامی خود را به شاه معرفی کند. در ۲۱ نوامبر ۱۹۷۸ (۳۰ آبان ماه ۱۳۵۷) کارتر در دیدار با زاهدی از او خواست تا پشتیبانی شدید ایالات متحده آمریکا از شاه و نیاز به نشان دادن قاطعیت از سوی او را به شاه اعلام کند. کارتر که میدید ایران در حال خروج از اردوگاه غرب است روز پنجشنبه ۱۴ ژانویه ۱۹۷۹ (۱۴ دیماه ۱۳۵۷) ژنرال رابرت هایزر معاون فرماندهی نیروهای مسلح آمریکا را در اروپا به تهران فرستاد تا از فروپاشی ارتش شاهنشاهی در پی خروج شاه از کشور جلوگیری کند و همزمان نظامیان را از دست زدن به اقدامی نسنجیده یا خشونتآمیز بر ضد حکومت بختیار باز دارد. سرانجام هایزر در ۱۴ بهمن ماه ۱۳۵۷ تهران را ترک کرد.
کارتر طی ۱۴ ماه آخر دوره ریاست جمهوریش، درگیر موضوع گروگانگیری کارمندان سفارت آمریکا در ایران بود. ادامه گروگانگیری و تورم مستمر در داخل آمریکا منجر به شکست کارتر در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۹۸۰ شد.
رونشت از ویکی پدیا